189سو سر برگرداندند؛ «موفق»، خدمتكار امام جواد عليه السلام بود، وارد اتاق شد و خبر آمدن ابن الرضا عليه السلام را داد!
دانشمندان با ورود امام جواد عليه السلام به پا خاستند و شادىكنان دهان به سلام و صلوات گشودند.
امام جواد عليه السلام پس از پاسخ سلام، به همگى خوش آمد گفت و آن گاه بر زمين نشست و حاضران همه ساكت شدند و ديده به او دوختند.
امام عليه السلام اجازۀ پرسش داد. نخستين پرسش، بىدرنگ پرسيده شد، امام جواد عليه السلام فورى به آن پاسخ درست و بىاشكال داد.
شخص ديگرى پرسش دوم را طرح كرد و او نيز متين و مهربان، با اطمينان كامل به او پاسخ داد؛ آنگاه سؤالى ديگر و سؤالى ديگر و...
دانشمندان از اين همه علم و دانش، مبهوت ماندند. در نگاهشان شادى مىدرخشيد. ناگهان يكى از آنان، صدا به تكبير بلند كرد. يكى از بزرگان جمع به امام جواد عليه السلام گفت:
عموى شما به پرسش ما اشتباه پاسخ مىداد!
عبداللّٰه كه با آمدن امام جواد دلگرم شده و دوباره به مجلس پيوسته بود، سر به پايين انداخت و امام رو به او كرد و فرمود:
«لا اله الا اللّٰه؛ اى عمو! خداوند در روز قيامت از تو خواهد پرسيد چرا با آن كه در ميان امت، از تو داناتر وجود داشت، ندانسته به بندگان من فتوا دادى؟» 1