131شام به مدينه نوشت:
«محمد بن على، پسر ابوتراب، همراه فرزندش نزد من آمده بود، وقتى آنان را به مدينه بازگرداندم، نزد كشيشان رفتند و با گرايش به نصرانيت به مسيحيان تقرّب جستند؛ ولى به خاطر خويشاوندى كه با من دارد، از كيفر آنان چشم پوشيدم! وقتى كه اين دو نفر به شهر شما رسيدند، به مردم اعلام كنيد كه من از آنان بيزارم!»
ولى تلاشهاى مذبوحانۀ هشام براى پوشاندن حقيقت به جايى نرسيد و مردم شهر ياد شده، كه نخست تحت تأثير تبليغات هشام قرار گرفته بودند، در اثر نشانههاى امامت كه از آن حضرت مىديدند، به عظمت و مقام واقعى پيشواى پنجم پى بردند و بدين ترتيب، سفرى كه آغاز آن با اجبار و تهديد بود، به يكى از سفرهاى ثمربخش و آموزنده تبديل شد. 1