18سوم هجرى از زيد بن ارقم نقل مىكند:
هنگامى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از حجةالوداع باز مىگشت در غديرخم فرود آمد، هنگام نماز ظهر بود و هوا بسيار گرم، آنگاه به فرمان او خيمهها را برافراشتند و نداى نماز جماعت در دادند. ما جمع شديم، سپس آن حضرت خطبهاى با بلاغت تمام ايراد نمود و چنين فرمود: خداى متعال آيۀ يٰا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مٰا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ.. 1
را نازل فرمود كه اى پيامبر آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن و اگر ابلاغ نكنى، رسالت او را نرساندهاى و خداوند نگهدار تو از دسيسه و نيرنگ مردم خواهد بود. و جبرئيل از جانب پروردگار به من فرمان داد كه در اين منزلگاه توقف كنم و به هر سفيد و سياه اعلام نمايم كه على بن ابىطالب برادر من، وصّى من، خليفۀ من و امام بعد از من است. آنگاه از جبرئيل خواستم كه پروردگارم مرا معاف بدارد، چرا كه مىدانستم پرهيزكاران اندك و آزاردهندگان من بسيارند. اما خداوند رضا نداد جز آنكه آنچه دربارۀ على نازل شده ابلاغ كنم. پس اى مردم اين را بدانيد كه خداوند او را ولىّ و امام شما قرار داد و اطاعتش را بر همگان واجب نمود، حكم او لازمالاجرا و سخن او نافذ است، هر كه با او مخالفت كند ملعون و هر كه