113عذر ديگرى آورد و گفت: من دخترانم را براى پسران برادرم جعفر نگه داشتهام. 1
عمر پاسخ داد: اى على او را به ازدواج من درآور كه در روى زمين كسى بهتر از من با او رفتار نخواهد كرد. 2
گويا خليفه در اينجا تعهد مىكند كه رفتارش با دختر على رفتار نيك باشد؛ زيرا خليفه به تندى و بدرفتارى با زنان مشهور بود.
ج. اميرمؤمنان به اين درخواست تن نداد و عذر سومى آورد و گفت: بايد اين مطلب را با خانواده و نزديكانم در ميان بگذارم. طرف مشورت سه نفر بودند: عقيل و حسنين. عقيل از اين پيشنهاد خشمگين شد و سخن جسارت آميزى به على گفت كه: هر چه زمان بگذرد، در كار خود از واقعيتها دور مىشوى، به خدا اگر اين كار صورت بگيرد، چنين و چنان مىشود و آنگاه