64خانوادگى آنان در اروپا و آمريكا در گردش بوده و هست.
راهكارهاى ايران در قبال چگونگى برخورد با القاعده
1. ايران نبايد القاعده را صرفاً به عنوان يك جريان در حوزۀ سياسى - امنيتى و يا صرفاً در چارچوب روابط ايران با عربستان جستوجو نمايد. حتى امروزه بايد اين سؤال مطرح شود كه اصولاً خاندان آل سعود كه به اقتضاى شرايط سياسى و حكومت، تا حدودى از برخى از اصول اوليه وهابيت عدول كردهاند، چه جايگاهى در ميان وهابيان جديد دارند؟ به عبارت ديگر ايران بايد سياست خارجى خود را در مورد گروههاى وهابى همانند القاعده و حكومت وهابى آل سعود از يكديگر تفكيك نمايد.
بنابراين، سطح بحث اختلاف و تفاوتها ميان وهابيون قديمى با القاعده را نبايد صرفاً به تقابل سنت و مدرنيسم تقليل داده و بگوئيم جوانان عرب وهابى در اثر تحصيل و زندگى در غرب با مسائل سياسى جهان آشنا شده و به تقابل با غرب كشيده شدهاند. زيرا اين همان تقليل ماهيت بحث دربارۀ القاعده به مباحث سياسى و امنيتى خواهد بود و ما را از هويت واقعى و فرهنگى اين تفكر جديد غافل خواهد نمود.
به نظر مىرسد در كشور ما پيرامون ابعاد فرهنگى وهابيت جديد - كه القاعده نمونۀ بارز آن است - كار نشده و عمدۀ مطالعات و تحقيقات در ابعاد سياسى و امنيتى متمركز بوده است. شايد يكى از دلايل عدم وجود يك راهبرد مشخص در روند سياست خارجى ايران در قبال چگونگى