25
وضعيت موجود و چالشهاى پيشرو
به رغم سهم قابل توجه مسلمانان از جمعيت و منابع مادى جهانى، در حال حاضر سهم آنان از اقتصاد، سياست، علم و فناورى جهانى چندان قابل توجه نيست. با وجود عضويت بيش از پنجاه و شش كشور مسلمان در سازمان ملل، نمايندگان كشورهاى اسلامى تأثير چندانى بر تصميمات جهانى ندارند و حتى مجموعه بزرگترى مانند سازمان كنفرانس اسلامى نيز به دليل اختلافات درونى نقش بسزايى در مسايل جهانى و منطقهاى ايفا نمىكند.
با توجه به جايگاه مهم انرژى در تحولات سياسى و اقتصادى جهان، كشورهاى اسلامى از ابزار بسيار قدرتمندى در اين زمينه برخوردارند، اما متاسفانه در طول دهههاى گذشته به دليل تسلط قدرتهاى بزرگ بر بسيارى از كشورهاى اسلامى، اين كشورها جز در موارد اندكى نتوانستهاند از اين ابزار در جهت حفظ و تأمين منافع مشروع خود بهره ببرند. از سوى ديگر به دليل وابستگى سياسى و فساد داخلى، اين ابزار در خدمت رشد و توسعه مسلمانان قرار نگرفته و مسلمانان به رغم بهرهمندى از منابع عظيم نفت و گاز، در سطوح پايينى از رشد و توسعه اقتصادى و همچنين در زمينه مسائل علمى و فناورىهاى پيشرفته قرار داشتهاند.
يكى از بنيانهاى اصلى ضعف دولتهاى جهان اسلام در برقرارى ثبات سياسى داخلى را بايد در ناكامى اين كشورها در تكميل پروژه دولت -- ملتسازى دانست. بهطوركلى، عدم جذب تقاضاهاى قومى، ظهور دولتهاى اقتدارگرا از متن نيمهتمام پروژه دولت -- ملتسازى و