38رنگهاى گوناگون، كه شايد زيباترين تعبير را در اين باره، «مالكومايكس» در سفرنامهاش، چنين نوشته:
در فرودگاه، انواع افراد را مىبينى. من فكر نمىكنم هيچ دوربينى توانسته باشد از تنوع انسانها، آنگونه كه چشمان من در فرودگاه ديده است، فيلم بگيرد. در آنجا از هر نژادى مىبينى؛ چينى، اندونزيايى، افغانى و.... برخى هنوز لباس احرام نپوشيدهاند و در همان لباسهاى محلى خودشان هستند. اينجا شبيه صفحات مجلۀ جغرافياى ملى است. 1
همه عاشق، عاشق يك مكان: كعبه.
نماز مغرب و عشا را به سرعت خوانديم و به سوى جحفه حركت كرديم.
جحفه
ساعت 11 شب است و در اتوبوس به سوى جُحفه در حركتيم. راننده مصرى است. براى اولين جلسه، شروع به تمرين عربى كردم و از وضعيت «اخوان المسلمين» مصر پرسيدم؛ به وجد آمد. از پيروزى اخوان و موفّقيت آنها گفت و اينكه توانستهاند در انتخابات نتايج خوبى بهدست آورند و انشاءالله آيندۀ مصر در