44مراجعت حاصل كرده، وقت غروبى به منزل آمديم و بر حصول چنان فوز عظيم، آن شب را شكرها نموديم. آن شب را كه ليلۀ سابعۀ شهر ذيقعده بود، حاجى محمد حسن گلينكى با صاحبخانۀ سيد توفيق نام، براى تحصيل بليت خط آهن به ماشين خانه رفتند. يك ليره را هم حضرت حاجى به باد داد و كارى هم نساخت. دو مرتبه آقاى حاجى نقيب همان شب را قبول زحمت فرمودند [29] بليت خط راه آهن حجاز را كه تخميناً از شام تا مدينه منوره چهل منزل تحديد شده بود از قرار هر نفرى چهار ليره مأخوذ داشتند.
و از الطاف نامتناهى الهى كه به ما بينوايان در شام موهبت شد، اين بود كه به توسط حاجى هاى سمنان كه با ما در يك محوطه هم منزل بودند به مقاطعۀ مخارجى دو حملهدار معتبر متدين با انصاف كه يكى حاجى باشى نام اصفهانى الأصل و نجفى المسكن و ديگرى حاجى عباس حملهدار كاظمينى كه با هم شريك و داراى اجزاى عديده بودند و هر دو از معاريف و داراى اسم و رسم و تشخص و نوكر وملازم و سالهاى دراز شغلشان مقاطعۀ حاج ايران بود، در آمديم. به اين معنا كه قرار شرعى با ايشان داده شد كه تمام زحمات و خدمات راه ما از شام تا مدينه و از مدينه تا به مكۀ معظمه تا روز ختم عمل كه دوازدهم ذى حجه باشد، تمام لوازم در عهدۀ ايشان بوده باشد؛ مثلاً تحصيل منزل در مدينه و كرايۀ منزل آنجا و بعد هم تهيۀ شتر براى سوارى و كجاوه با لوازم آن حتى روپوش كجاوه و حملدار و جمال و مشعل و چادر و هيزم و مشكهاى آب و اخوۀ اعراب و كرايۀ منزل مكه تماماً با ايشان و ماها هر نفرى از بابت سرنشينى شتر از