36روضه خوان معتبر كه پستترين و آخرين ايشان اين بى بضاعت بود تا ساعت پنج، مخلوق را مستفيض مىنمودند.
جماعتى از حاج خراسان كه حملهدار ايشان حاج غلامرضاى خراسانى بود، يك نوعى با ماها اتحاد و خصوصيت پيدا كرده بودند كه تا مكۀ معظمه همهجا و هميشه با هم بوديم، خصوصاً حاجى ميرزا عليخان عطار خراسانى كه جوان بسيار بسيار شايسته و معمم و همه چيز تمام زياده از ديگران به اين بنده اظهار عقيدت مىنمود.
بالجمله كشتى در ليلۀ دوشنبه 27 شوال از بندر اسلامبول به سمت بيروت حركت نمود. معبر كشتى تا يكى دو - منزل منحصر شد به بغاظ كه عبارت از رود بزرگ منشق از بحر ابيض باشد. در تمام اين مسافت، در دو طرف بغاظ وجب به وجب سنگرهاى محكمِ مستحكم با عساكر منصورۀ عثمانى و توپهاى قلعه افكن حاضر و آمادۀ مشاهده گرديد. دول اربعۀ اروپ را عبور از اين بغاظ و سنگرها عاجز و مأيوس ساخت. دو ساعت از آفتاب روز سه شنبه 28 بالا آمده بود كه كشتى رسيد به منتهى اليه بغاظ كه دامنۀ بزرگ درياى سفيد باشد كه در آنجا قرب ده فروند كشتى جنگى عثمانى با استعداد و قورخانهجات و عساكر حاضر و آماده كه پرنده را از آنجا بدون اجازه عبور ممكن نبود. [23] پس در كمال احترام به ماها سلام نظام دادند.
[بندر بيروت]
در طلوع آفتاب روز جمعه، دويم ذى قعده، رسيديم به بندر بيروت و در آن موقف به حكم قانون دولتى، از بابت فوت دو نفر از