52حاجى خليفه در «كشف الظنون»، از كتاب «العرش» ابن تيميّه نقل مىكند:
«خداوند بر كرسى مىنشيند و محلى را براى نشستن رسول خدا در كنار خودش خالى مىگذارد!
نقد: آيا اينگونه عقايد، انحراف آشكار از مبانى دين مبين اسلام محسوب نمىگردد؟ چرا بايد خداوند متعال را مانند انسانى تلقّى نمود كه در هر آسمان، به داشتن يك كرسى نيازمند است و هميشه براى نشستن بر اين كرسىها، ميان آسمانها در گشت و گذار باشد!
آيا اين عقيده، عجز خداوند در برقرار كردن رابطه با بندگانش را ثابت نمىكند؟
آيا خداوند قدرت و توانايى ارتباط با بندگان، بدون قرار گرفتن در آسمان