42متعال، آن طور كه شايستۀ ساحت كبريايى و قدس او باشد، عبارت است از ظهور سلطنت حق بر عالم، و استقرار ملكش بر اشياء، به تدبير امور و اصلاح شؤون آنها.
بنابراين استواى حق عزّ و جلّ بر عرش، مستلزم اين است كه ملك او بر همۀ اشياء احاطه داشته و تدبيرش بر اشياء، چه آسمانى و چه زمينى، چه خرد و چه كلان، چه مهم و چه ناچيز، گسترده باشد. در نتيجه خداوند متعال ربّ هر چيز و يگانۀ در ربوبيت است، چون مقصود از ربّ، جز مالك و مدبّر، چيز ديگرى نيست، به همين جهت پس از بيان «استواى بر عرش»، داستان ملكيّت او بر هر چيز و علمش به هر چيز را بيان داشت كه بيان اين مطلب، خود جنبۀ تعليل و احتجاج براى «استواى بر عرش» است.