40قلاج. 1 تا دو ساعت به غروب مانده در بالاخانۀ پير بازار بوديم. بارها رسيدند، در زورق نشسته روانه شديم. نايبالصدر گيلان و محمدتقىخان قاجار هم كه به مكه معظمه مىرفتند در پير بازار حاضر شده به كرجى 2 نشستند. بعد از يك ساعت و نيم به كشتى سلطانى رسيده از زورق به كشتى رفتيم. كرجىهايى كه حامل اثقال بودند و بعضى اتباع در آن سوار بودند به كشتى سلطانى بسته شده به حركت افتاده و بسيار تماشا داشتند. والى و اكبرخان هم در كشتى بوده تا انزلى آمدند. يك ساعت از شب رفته وارد اسكلۀ انزلى شديم. عمارات كنار اسكله را چراغان كرده بودند، بسيار باشكوه بود و كشتى حاجى شيخعلى را هم كه شكتى تجارتى است و بسيار بزرگ، نزديك اسكله بود، آن را هم چراغان كرده بودند. لاجرم از كشتى سلطانى پياده شده به عمارت منچهرخان آمده ايستاده بودند و جمعى از حجاج هم به انزلى آمده بودند كه از اين راه به مكۀ معظمه بروند. به همۀ آنها مهربانى را به عمل آورده گذشتيم.
انواع كشتى بخار
بدان كه شتى بخار را به روسى پِراخْن مىگويند زيرا كه لفظ براخْتُ در لغت روس به معنى بخار است و به فرانسه واپور مىنامند، به جهت آن كه لفظ واپور در لغت فرانسه به معنى بخار باشد و حركت كشتى بخار به دو قسم ممكن است. يكى به واسطۀ چرخهاى پرهدار و ديگرى به واسطۀ مارپيچ. قسم اول قديمتر از قسم ثانى است و واضع و مخترع كشتى بخار پرهدار پاين صاحب بوده است. طرز اختراع و سبب كشف اين مطلب را در كتب فيزيك كه از مسايل طبيعيه در آنها بيان مىشود مفصلاً نوشتهاند. اين سفرنامه را موقع ذكر آن نباشد. بالجمله بعد از آن كه پاپنصاحب كشتى بخار پرهدار را اختراع نموده و بساخت، كشتى بانان ديدند اغلب آنها و پاروزنان به واسطۀ اختراع كشتى بخار بيكار خواهند ماند، كشتى پاپن را شكستند و مخترع را مأيوس نمودند. سالها اين اختراع متروك