32شاهرود مىشود، چاپارخانه وسيعى هم در پاچنار ساختهاند. بيوتات فوقانى آنجا اندك خرابى داشت و در پهلوى چاپارخانه آبانبارى به مباشرى استاد اكبر معمار از طرف ديوان اعلى مىساختند كه تا سقف رسيده بود و بسيار خوب و محكم ساختهبودند.
معمار و اجراء اين كار در آنجا خيمه زده مواظب بنّايى بودند. پاچنار جزو خاك طارم سُفلى است و در اين فصل پشۀ زياد داشت كه شب را خودمان و اتباع نتوانستند بخوابند و چون شب جمعه بود جناب حاجى ملاباقر واعظ امشب هم ذكر مصائب نمودند.
منجيل
روز جمعه بيست رمضان يك ساعت بعد از طلوع آفتاب روانه منجيل شدم. مسافت تا آنجا چهار فرسنگ بود به واسطۀ وقوف در نهارگاه، بعد از ظهر وارد منجيل شدم و حركت مابين مغرب و شمال بود. در ابتداى حركت از پاچنار در سمت يمين راه، محوطهاى ديده شد كه چند نفر چكنى در آنجا منزل داشتند. پس از آن مسافتى طى شده به پُل وشان رسيدم. آقاداش سلطان حاكم منجيل تا بدانجا با چند سوار به استقبال آمده بود. در نزديكى پُل مزبور پنج عرّاده ملاحظه شد كه اسباب ضرّابخانه را با آن عرّادهها به اعانت جمعى از عمله به دارالخلافه حمل مىنمودند. در پاى پُل پياده شدم كه بناى آن را تماشا كنم. بسيار پل محكم خوبى است و اين پل را حاجى محمدهادى تاجر ميانجى ساكن قزوين در اواخر دولت شاه شهيد ابتدا كرده است و در اوايل دولت خاقان مغفور - طاب ثراه - به اتمام رسانده است و در زمان حكومت ضياءالملك خرابى بهم رسانيده بود، مرمت كردهاند. اين پُل بالاى رودخانۀ شاهرود طالقان است كه رود الَموت و رودبار و غيره نيز داخل آن مىشود و رودخانۀ شاهرود در پاى پل از مابين شمال مشرق به جانب جنوب مغرب مىرود و فاصلۀ ميان طارم سُفلى و املاك عمّارلوى گيلان است. و از پل لوشان تا منجيل سه فرسنگ است در كنار پل آبادى ملاحظه نشد ولى قريۀ لوشان در نيم فرسنگى پل مزبور واقع است از آنجا آذوقه و لوازم را مىآوردند. از پل كه گذشتيم مابين مغرب و شمال حركت شد، مسافتى كه طى كرديم جنگلى در كنار رودخانه پديدار گشت كه درخت زيتون و ساير اشجار فراوان داشت. به جهت نهار در آنجا پياده شديم و از آنجا كه بيرون آمديم، جادۀ منجيل از سمت يمين در دامنۀ كوه واقع بود و ارتفاع و انخفاض