108در اين باره اگر تأمل و دقت كنيم، متوجه مىشويم اين علامت كه اينك موجود است نمىتواند صحيح باشد؛ زيرا به هنگامىكه ابن زبير دو درِ شرقى و غربى را بر روى زمين نهاد. حجاج ثقفى پس از او درِ شرقى را به اندازۀ دو متر از سطح زمين بالا برد و درِ غربى را بطور كامل بست. پس اين اشتباهى است كه به وسيلۀ كارگران سازندۀ كعبه در دوران سلطان مراد چهارم رخ داده است؛ زيرا آنان هنگامىكه بدين جايگاه از ساختمان كعبه رسيدند، براى محافظت و نگهدارى محل درِ غربى كه در قديم بوده است، ساختمانى را شبيه ساختۀ ابن زبير در اين محل به وجود آوردند سپس به وسيله سنگهاى شبيكى 1؛ همانگونه كه حجاج ثقفى آن را پوشانده بود، بر آن قرار دادند. ليكن كارگران اشتباه كرده و ارتفاع آن را به اندازۀ يك متر و ربع از سطح زمين بالا بردند. بستن اين در در روز بيست و سوم ماه رمضان سال 1040 هجرى صورت گرفته است.
برخى معتقدند كه ديوار پشت كعبه، به علت وجود چوبهاى قديمى، همان ساختۀ ابن زبير است! در صورتىكه اين گفته نمىتواند صحيح باشد؛ زيرا سلطان مراد چهارم كعبه مكرمه را از چهار طرف مجدداً از نو بنا نهاد. اما جايگاه درِ غربى كعبه كه به وسيلۀ ابن زبير گشوده شده بود، همين مكان مىباشد و چوب و علامتهاى در، خود گواه بر اين پندار است. ليكن مىگوييم درِ غربى كعبه به هنگام ساختمان ابن زبير داراى ارتفاعى از سطح زمين نبوده و شايد به اندازۀ يك يا دو وجب از زمين بلندتر بوده باشد.
سؤالى كه در اينجا پيشمىآيد اين است كه چوبضخيمى كه هم اكنون بر ديوار قرار دارد، آيا از دوران سلطان مراد چهارم به هنگام ساختمان كعبه در سال 1040 هجرى بودهيا اينكه از دوران ابن زبير به يادگار مانده است؟ ما معتقديم كه اين چوب از ساختمان كعبه، به وسيلۀ ابن زبير باقى مانده و گواه بر اين گفته اين است كه: آنچنانكه اين چوب ضخيم را از نزديك ملاحظه كرديم به مانند مردى كهنسال است كه سالها از عمر او گذشته باشد و گذران عمر، موجب پيدايش چين و چروك در پوستش شود. اين چوب نشان از قدمتى زياد دارد؛ زيرا سالها در معرض باران بوده، گرچه در زير پرده قرار داشته است، و