60اين كتاب، شرحى بر زيارت جامعه كبيره است. مؤلف به تفصيل و با استناد به منابع درجه اول اسلامى، به شرح مفاهيم و موضوعات آن پرداخته است:
زيارت جامعه كبيره، تنها يك زيارت سادهاى نيست كه در آن اظهار ارادت و محبت نسبت به ساحت قدس على(ع) و ائمه هدى شده باشد، بلكه امام هادى(ع) در اين زيارت، به گونهاى خاص، عقايد شيعه را منقّح نموده و آن را غير مستقيم بيان داشتهاند، نيز به طور ضمنى، تمام عقايد انحرافى فرق باطله غير شيعه دوازده امامى را تخطئه نمودهاند. (ص 1)
به گفته مؤلف، حضرت هادى(ع) با ايراد زيارتنامه جامعه كبيره، راه حقيقى شيعه اثنى عشرى را از فرقههاى ديگر جدا نموده و به صورت خاصى آن را بيان داشتهاند، نيز ارائه طريق نمودهاند كه شرايع و سنن دين و بيان احكام دين، جز در خانۀ اين دوازده امام، در محل ديگرى يافت نمىشود.
ناگفته نماند كه اگر اين سخنان به صورت خطبهاى از طرف امام دهم(ع) ايراد مىشد، شايد هيچ وقت به اندازه اين زيارت، بين همه طبقات شيعه شهرت نمىيافت.
فهرست
مقدمه مؤلف: شروح زيارت جامعه، تقسيمبندى زيارت جامعه.
فصل اول / مقدمه زيارت جامعه: ذكر تكبير قبل از زيارت جامعه، ذكر تكبير در امتهاى سلف، اقامه نماز ميت بر مؤمنين و منافقين توسط رسول خدا(ص)، كثرت ذكر تكبير.
فصل دوم / حقيقت صلوة و سلام: صلوة پايه اساس شناخت حدود و احكام، علت تسبيح و تهليل و تكبير و تحميد ملائكه.
فصل سوم / شهادت: اولين شهادت (توحيد)، دومين شهادت (نبوت)، سومين شهادت (امامت)، چهارمين شهادت (تولّى و تبرّى)، پنجمين شهادت (مقامات ائمه هدى).
فصل چهارم / عرض ارادات و فدويّت به ساحت قدس ائمه معصومين(عليهم السلام).
فصل پنجم / دعا و مناجات: ايمان به آنچه رسول خدا فرمودهاند، بخشش گناهان، توفيق اطاعت، شفاعت انوار قدس الهى، صلوات بر محمد و آل محمد(عليهم السلام).
فرحة الغرى فى تعيين قبر اميرالمؤمنين
غياث الدين عبدالكريم بن طاووس. چاپ اول: قم، منشورات الرضى، بىتا، 164 ص. (موضوع: زيارتگاههاى اسلامى)
اين نوشتار، مجموعهاى از روايات، درباره تعيين قبر حضرت على(ع) است كه مؤلف با گردآورى اين روايات كه از زبان رسول خدا(ص) و تمامى ائمه معصومين(عليهم السلام) صادر شده، ثابت مىكند سخن دشمنان و ناآگاهان و شبهۀ آنان درباره مرقد شريف حضرت على(ع)، بىاساس است و خاندان على(ع)، بارها و به صراحت جايگاه قبر او را باز گفتهاند.
احمد بن داود حلّى، رجالى معروف كه از معاصران مؤلف كتاب بوده، از او با عنوان سرور ما و امام معظّم ياد مىكند و مىنويسد:
پس از او و پيش از او كسى را همانند وى در اخلاق و رفتار و شيرينى معاشرت و ذكاوت و قدرت حافظه نديدم. چيزى به ذهنش وارد نمىشد كه فراموش كند، قرآن را در مدت كمى در يازده سالگى حفظ كرد و در نگارش در چهار سالگى ظرف چهل روز از معلم بىنياز شد. رياست سادات به او منتهى شد و يگانۀ دورانش بود. فقيهى نسبشناس، نحوىاى اهل عروض و ادبيات و شعر، به هر حال فضايل و مناقب او قابل شمارش نيست.