90البَهراني، حَليف بنيزُهرة. و يُقال فَرَس للزُّبَير و لم يكن إلاّ فَرَسان».
ابوبكر احمد بن حسين بيهقى به نقل از عبداللّٰه بن مسعود نقل مىكند:
«در نبرد بدر هر سه نفر يك شتر داشتيم. على و ابولبابه شريكهاى پيامبر بودند و چون نوبت پيادهروى پيامبر مىشد، آن دو استدعا مىكردند تا پيامبر سوار باشد و آنها پياده بروند؛ ولى پيامبر مىفرمود:
من هم مزد و پاداش مىخواهم و غنىتر از شما نيستم و شما هم در پيادهروى قوىتر از من نيستيد. 1اگر چه در اين روايت، نام «ابولبابه» ذكر شده است؛ ولى مشهور آن است كه غير از على عليه السلام ، «مرثد بن ابىمرثد غنوى» شريك آنها بوده است. عبيدۀ سلمانى مىگويد:
«عدّۀ مسلمانان در نبرد بدر، سيصد و سيزده يا چهارده نفر بود: دويست و هفتاد نفر از انصار و بقيّه از ديگر مسلمانان بودند...»
چنين وضعيّتى از ساز و برگ نظامى، طبق روال همان روزگاران نه تنها يك نيروى تهاجمى تلقّى نمىشده، بلكه جنبۀ دفاعى نيز نداشته است.
واقدى در كتابش گفتهاى را از پيامبر صلى الله عليه و آله در قالب دعايى از آن حضرت در مكان سقيا به ياد مىآورد. اين دعا، موقعيّت، وضعيّت و تركيب ظاهرى مسلمانان را در خروج از مدينه و انجام تلاشى براى احقاق حقّ خود در انجام مراسم دينى مكّه نشان مىدهد:
پيامبر چون از محلّ سقيا حركت كرد، براى يارانش در پيشگاه الهى عرضه داشت:
«پروردگارا! ايشان گروه پيادگانند؛ سوارشان فرماى. برهنگانند؛ جامهشان بپوشان. گرسنگانند؛ سيرشان كن و نيازمندانند؛ به فضل خود بىنيازشان فرماى.» 2