53آنها در اين حوزه از تحوّل تاريخى، نه از امنيّت جانى برخوردار بودند و نه از فقرِ رو به تزايد مفرى داشتند. آنها چشم به مبدأيى دوخته بودند كه با آنها سخن از رستگارى مىگفت و قلبشان را به حصول حقيقت و اشراق عالم معنى، اطمينان مىبخشيد.
3 / ب : كاروان ابوسفيان؛ بهانهجويى قريش
تمامى تاريخنويسان از كاروان تجارتى قريش يادها كرده و وجود آن را يكى از موجباب وقوع حادثۀ بدر دانستهاند. اما جاى تأسّف است كه عموم مورّخان مسلمان و اسلامشناسانِ بىشمار، در طىّ قرنها و نسلها، بىتأمّل كاروانِ مزبور را در معرض هجوم مسلمانان قلمداد كردهاند تا خروج قريشيان را از مكّه به بدر، «دفاع قريش از كاروان» بخوانند. در حالى كه اگر بر كلمات عنوان اين فصل يعنى: «بهانهجويى قريش» دقّت كنيد و به ظرافتِ نقد تاريخى نظر اندازيد، درمىيابيد كه حقير پس از شك بر صحّت جهات و انگيزههايى كه سيرهنويسان و مورّخان قديم در تنظيم سند به ما القا كردهاند، اسناد تاريخى را دوبارهنگرى نموده، با نكتهسنجى و ملاحظۀ زواياى تاريك اسناد مربوط، به نتيجۀ ديگرى رسيده و آن را بهانهجويى قريش خواندهام:
ابنسعد و ابنهشام و واقدى و بيهقى تصريح كردهاند:
كاروان تجارتى ابوسفيان از شام به سوى مكّه باز مىگشته كه خبر آن در مدينه منتشر شده است.
كاروان حامل يكى از بزرگترين محمولههاى بازرگانى قريش از شام به مكّه و متعلّق به بازرگانان قريش مكّى بوده است. 1واقدى در اهمّيّت چنين محمولهاى مىگويد:
«و كانت العير ألف بعير، و كانت فيها أموال عظام، و لم يبق بمكة قرشي و لا