20در گذر فرسايندۀ زمان تضمين مىكند.
حجى كه برخلاف جهاد، براى بيانش از زبان رمز استفاده شده، آن هم نه از سنخ لفظ بلكه از نوع رمزى كه در حركت صامت نهفته است.
حجى كه تنها گوياى يك عقيده يا يك دستور يا يك ارزش نيست، حج آيينۀ تمام نماى مكتب و قالبى فشرده براى تمامى اسلام است. آرى، اسلام، آنگاه كه با كلمات تبيين شد و به صورت قرآن آمد و وقتى با انسانها طرح گرديد در امام و امامت تجلّى يافت و با حركات در نمايش حج ظهور پيدا كرد.
حجى كه گويى خدا هر چه خواسته است به آدمى بگويد و تفهيم كند يكجا در حج ريخته است.
حجى كه در آن موجودى بىنهايت كوچك به سيرى لا يتناهى به سوى بىنهايت بزرگ دست مىيازد و فلسفه خلقت بنى آدم را به نمايش مىگذارد و شبيه تاريخ مىسازد و شبيه مكتب و شبيه امت. در اين نمايش، كارگردانْ، خدا و زبانِ نمايشْ، حركت و شخصيتها و قهرمانان اصلى، آدم و ابراهيم و هاجر و اسماعيل و ابليس و آرايشْ، احرام و نمايشگرْ، صحنۀ فردى در جمع، قطرهاى در دريا و آن تو، هر كه هستى. 1آرى، حجى كه نمونۀ كوچكى از اسلام بزرگ است، آنگونه كه رسول اكرم - ص - حج را معرف تمامى شريعت اسلام ناميد. 2حجى كه حتى وقتى انبيا هم در پيشگاه خدا مسؤولند 3 و از همۀ نعمتها سؤال مىشود 4 از هزينه و مالى كه براى انجام و اقامۀ آن صرف