36ناگزير شد اين شهر را به عزم اقامت در«عُيينيّه»زادگاهش ترك كند. پس از مدت كوتاهى اين شهر را نيز بهاجبار ترك نمود و بهناچار نقطۀ سومى به نام«درعيه»را كه محمّد بن سعود جدّ آل سعود به عنوان رييس قبيله بر آن منطقه حكومت مىكرد، براى خود برگزيد.
او دعوت خود را با حاكم درعيه در ميان نهاد و هر دو پيمان بستند كه رشتۀ دعوت از آن محمّد بن عبدالوهاب و زمام حكومت در دست محمّد بن سعود باشد و براى استحكام اين روابط ، ازدواجى نيز ميان دو خانواده صورت گرفت. محمّدبن عبدالوهاب تبليغ خود را در پرتو قدرت حاكم آغاز كرد و به زودى هجوم به قبايل اطراف و شهرهاى نزديك شروع شد و سيل غنائم از اطراف و اكناف به شهر درعيه كه شهر فقير و بدبختى بود سرازير گرديد. و اين غنايم جز اموال مسلمانان منطقه نجد نبود كه با متّهم شدن به شرك و بتپرستى كه در صفحات آينده ملاحظه خواهيد كرد، اموال و ثروتشان بر سپاه محمّد بن عبدالوهاب حلال شده بود. و اين تهاجمها و قتل و غارتها از سوى وهابيان توسعه و ادامه يافت تا در حجاز يك حكومت سياسى -مذهبى كه مذهب آن وهابيگرى و اجراى عقايد و آراء ابن تيميه بود به وجود آمد.
عوامل پيشرفت محمّد بن عبدالوهاب
بىشك آراء و عقايد محمّد بن عبدالوهاب از آراء و عقايد ابن تيميه مايه گرفته و سخنان او همانها است كه پنج قرن قبل از او ابن تيميه و ابن قيم اظهار داشته بودند. اينك اين سؤال مطرح است كه چرا ابن تيميه با مخالفت هاى شديد مواجه شد و با دشوارىهاى بسيار و زندانى شدن كه متحمّل گرديد هيچگاه نتوانست عقايد خود را اجرا نمايد ولى بر عكس شيخ محمّد توانست دعوت خود را در نجد و سپس در منطقه حجاز منتشر و آراء و فتاوايش را جامه عمل بپوشاند.
در پاسخ اين سؤال، بايد به چندنكته توجّه داشت:
1- محيط دور از معارف
همانگونه كه پيشتر گفتيم، ابن تيميه آراء و عقايدش را در شهرهايى مانند دمشق و قاهره كه از مراكز عمدۀ علما و قضات صاحب نفوذ مذاهب سه گانۀ«مالكى، حنفى