25
و لإبراهيم الموفّى بالنذر
فاكهى پس از آن مىنويسد: ابناسحاق در مورد حديث خود مىگويد: از گفتۀ اميّة بن ابىصلت در اين اشعار كه گفته «بِكْرُهُ» روشن مىشود كه ابراهيم فرمان يافت فرزند بزرگ خود را قربانى كند كه اسماعيل بوده (زيرا بِكْر به فرزند بزرگ گفته مىشود) و به نظر همۀ مردم عرب و اهل كتاب، از اسحاق هم بزرگتر بوده است.
از ديگر كسانى كه اسماعيل را بهعنوان قربانى مورد نظر ابراهيم ذكر كردهاند، عماد الدين اسماعيل بن كثير است. وى در شرححال اسماعيل مىنويسد: و او طبق روايت صحيح همان قربانى است و كسى كه مىگويد اسحاق بوده، از تحريفكنندگان بنى اسرائيل نقل كرده است. 1سخن سهيلى حكايت از آن دارد كه او، اسحاق را قربانى مىداند و به كسانى كه جز اين گفتهاند، چنين پاسخ داده است: در آيۀ: فَبَشَّرْنٰاهُ بِغُلاٰمٍ حَلِيمٍ منظور اسحاق است و مگر نه آن است كه در آيه ديگرى يعنى: فَبَشَّرْنٰاهٰا بِإِسْحٰاقَ وَ مِنْ وَرٰاءِ إِسْحٰاقَ يَعْقُوبَ 2غير از اسحاق سخن گفته است. و در آيه سوّمى هم آمده است: فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهٰا... 3 كه مراد از «امْرَأَته» ساره است و اگر مژده در مورد اسحاق باشد، قربانى موردنظر نيز همان اسحاق است؛ زيرا در آيه مىگويد: فَلَمّٰا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ 4؛ «هنگامى كه پدر به سنّ كار وتلاش رسيد.» و در شام كسى جز اسحاق با ابراهيم نبود.
واين در حالى است كه اسماعيل را به همراه مادرش در مكّه جا گذاشته بود.