24مانند اداى بدهى كه وقت اداى آن فرا رسيده و طلب كار آن را مطالبه مىكند و يا نجات جان نفس محترمهاى از هلاكتمانند نگهدارى از بيمارى كه در صورت رها نمودن فوت كنددر اينصورت واجب است واجب مهمتر بر حجّ مقدم گردد، ولى با وجود اين اگر مكلف واجب اهم را ترك نمود و مالش را در راه حج صرف كرد و حج انجام داد، حجّش صحيح و از حجة الاسلام كفايت خواهد كرد گرچه معصيت نموده است. 
  
    مسأله 63- اگر انسان مالى به دست آورد كه هزينۀ حجّ را كفايت نمايد ولى از طرفى به دليل اينكه مال ديگرى را تلف كرده و از اين بابت به او بدهكار باشد، واجب است كه آن مال را در راه اداى دين خود صرف نمايد، گرچه دينش پس از مستطيع شدن پيش آمده باشد. اما اگر نياز مبرمى براى صرف آن مال در مورد خاصى باشد به طوريكه اگر آن مال را هزينۀ حج بنمايد در مضيقه و سختى خواهد افتاد، واجب نيست آن را در راه حجّ مصرف كند، بلكه اگر آن مال را در مورد حج خرج كند، حج او باطل و مجزى از حجة الاسلام نمىباشد. 
  
    مسأله 64- اگر انسان از بابت خمس و زكات بدهكار باشد و در عين حال مالى نزد او است كه جوابگوى هزينههاى حج باشد، واجب است آن را براى اداى خمس يا زكات مصرف كند، اما اگر اصرار بر حج داشته باشد و با آن مال حج نمايد، حجّش صحيح و از حجة الاسلام كفايت مىكند، گر چه معصيت نموده است. 
  
    مسأله 65- اگر خمس يا زكات به عين اموال انساننه بر ذمّهاش-