368آمد و گفت:يا رسول اللّه مادرم مرده است و من نزد او نبودهام.اگر چيزى صدقۀ او كنم او را سود كند؟فرمود:آرى.گفت:تو را گواه مىگيرم كه باغ مخراف من صدقه است از جانب او. 1
خالد بن مخلد البجلى به اسناد خود از ابن عمر روايت كند كه اسيد بن حضير بمرد و چهار هزار دينار وام داشت.و هر سال هزار دينار از ملكش درآمد داشت.خواستند ملكش را بفروشند و وامش را ادا كنند.خبر به عمر رسيد.طلبكاران را بخواند و گفت:مىخواهيد به مدت چهار سال،هر سال هزار دينار بستانيد؟گفتند:آرى و چنان كردند. 2
ابو خثيمه گويد كه مروان مرا فرستاد تا محصول نخلهاى مدينه را تخمين زنم.
نخلهاى سعد بن ابو سعيد را هفتصد وسق تخمين زدم.گفتم در آنجا سايبانهايى است كه كسانى در آنها زندگى مىكنند.اگر آنها نبودند نهصد وسق تخمين مىزدم ولى مقدارى را كه آنها مىخوردند از آن كاستم. 3
بخارى روايت مىكند كه رافع بن خديج گفته كه بيشتر مردم مدينه كشاورزند. 4
اشعث المزنى به اتمه آمد و در آنجا ملازم شد و به گلهدارى پرداخت،و مال بسيار به دست آورد و زمينهايى خريد و توانگر شد.
در منابع نام شمارى از ملاكان آمده،بدون اين كه به مقدار املاكشان اشارت رود. 5
مالك از عبد اللّه بن ابو بكر بن عبد الله بن حزم روايت كرده كه جد او باغى خريد موسوم به افراق به مبلغ چهار هزار درهم.و هشتصد درهم خرما از آن جدا كرد.
شافعى از سفيان بن عمرو بن دينار روايت كند كه اسماعيل شيبانى گفت كه محصول خرماى خود را روى درخت به صد وسق فروختم خواه افزونتر آيد يا كمتر. 6
سعيد بن محمد بن ابو زيد را باغچهاى بود شورهزار كه درآمد آن در سال دو دينار بود. 7