36آنها آمده است،عارضى و فرعى است.فقط از آن رو از آنها ياد شده كه با زندگى پيامبر-ص- رابطه داشتهاند.همچنين اغلب اماكنى كه در اين كتابها آمده،منحصرا در اطراف مدينه يا در فاصلۀ ميان مكه و مدينه قرار گرفتهاند.
ديگر آن كه كتب سيره با وجود قدمتشان،بيش از يك قرن بعد از پيامبر نوشته شدهاند و در اين مدت حوادث بسيارى اتفاق افتاده و تحولات بسيارى صورت گرفته كه يقينا در كتب سيره داخل شده است.دليل روشن بر اين مدعا ضبط مسافات به ميل و بريد است كه در عصر اموى و عباسى معمول شده و در زمان پيامبر-ص-وجود نداشته است.
اما كتب انساب؛كهنترين كتاب از اين گونه،كه به دست ما رسيده،كتاب«النسب الكبير»تأليف هشام بن محمد كلبى است و«نسب قريش»اثر مصعب زبيرى است كه زبير بن بكّار بر آن اعتماد كرده و مقاديرى نيز بر آن افزوده است.اين دو كتاب براى كسانى كه بعد از آنها آمدهاند دو مأخذ و منبع مهم بوده است.در هر دو آنها معلومات بسيار و ارزشمندى در باب عشاير و خاندانها و شخصيتهاى مبرز و مكانت اجتماعى و نقش سياسى آنها آمده است.
همچنين اشارتهايى به محل اقامت و املاك و ثروتهاى آنهاست.اما اين كتابها محور بحثشان انساب است و منحصر به حجاز نيست.
اما كتب تراجم؛قديمترين آنها كه به دست ما رسيده،كتاب«الطبقات الكبير»است، تأليف ابو عبد الله محمد بن سعد معروف به«كاتب واقدى».طبقات ابن سعد هشت جلد بزرگ است.كه جلد اول و دوم آن در زندگى پيامبر است و جلد سوم و چهارم و پنجم در زندگى صحابۀ آن حضرت و تابعين صحابه؛از مردم مدينه و مكه و جلد ششم در تراجم احوال كوفيان است و جلد هفتم در تراجم احوال بصريان و اهل خراسان و شام و مدائن و جلد هشتم در احوالات زنان است.از اين فهرست معلوم شد كه جلدهاى اول و هشتم اهل حجاز را در برمىگيرد.در درجۀ اول ابن سعد در نگارش طبقات خود به واقدى متكى بوده،هر چند از بسيارى ديگر مطالبى مختصر يا مفصل نقل كرده است.
ابن سعد علاوه بر تاريخ،مطالب بسيارى در باب جنبش فكرى و مظاهر زندگى اجتماعى چون لباسها و زينتهاى مردم آورده است.همچنين اطلاعات مفيدى در باب اماكن و نحوۀ مالكيتها به دست مىدهد.ولى اين معلومات غالبا در سرتاسر كتاب پراكنده است.ابن سعد به قرّاء و زهاد نيز توجه بسيار نموده و فصلهاى طويلى را به آنها اختصاص داده ولى