329نوبت به على-ع-رسيد بندگان را ملغى كرد و ميان ديگر مردم به تساوى قسمت كرد. 1
شكى نيست كه ابو بكر آزاد و بنده را از اين رو در عطا برابر قرار داده كه در آن زمان هم مقدار عطا اندك بود و هم شمار بندگان.و آن بندگان كه بودند بيشتر در بناى دولت اسلامى سهيم بودهاند.اما داخل نكردن عمر بندگان را در عطا مربوط مىشود به بعد از فتوحات اسلامى كه شمار بندگانى كه در تكوين دولت اسلامى سهمى نداشتند در مدينه روى به تزايد نهاده بود.ابن سعد روايات ديگرى مىآورد حاكى از اينكه عمر بندگان را در عطا داخل ننموده است. 2
ولى عمر بن خطاب كنيزان و زنان آبستن را روزى مىداد.و نيز بندگان را هر يك چهار قفيز مىداد. 3
بچههاى سر راهى و بىسرپرست را اسلام در شمار آزادان آورده است.ابن سعد روايت كند كه چون كودكى سر راهى را نزد عمر مىآوردند صد درهم مىداد و براى سرپرست او راتبهاى معين مىكرد كه هر ماه مىگرفت و در هزينۀ او به كار مىبرد.و آنان را سفارش مىكرد كه در نگهدارى و تعهد كوتاهى نكنند و شيرشان دهند و هزينه از بيت المال بستانند و مردى كه كودكى را بر سر راه پيدا كرده بود به او گفت كه اين آزاد است و سرپرستىاش بر عهدۀ تو است و هزينۀ شير دادنش بر عهدۀ ماست.
يعقوبى نيز گويد:عمر دستور داد كه هزينۀ كودكان سر راهى و شير دادنشان از بيت المال پرداخت شود.
بعث 4(بسيج سپاه)
عطا در صورتى به جنگجويان داده مىشد كه چون دولت اسلامى آنان را به جنگ فرا خواند در جنگ شركت كنند.معلوم است كه مردم مدينه همان لشكرى بودند كه در راه اسلام در زمان رسول خدا جنگيده بودند و نيز اساس و پايۀ سپاه اسلام بودند در پايان دادن به شورش اهل ردّه و پاى بر جا ساختن سياست اسلام در سر تا سر جزيرة العرب.بسيارى از مردم