70عبارت است از منحصر دانستن خداوند سبحان به عبادت.» 1 آنگاه در تعريف عبادت مىگويند: «عبادت، نهايت خضوع و خاكسارى است و اين كلمه تنها در مورد خضوع براى خداوند به كار مىرود.» 2
بايد بدانيم كه تفاوت ما با وهابيان در اختلاط معناى لغوى و اصطلاحى عبادت است. آنان عبادت را به معناى لغوى؛ يعنى مطلق خضوع و خاكسارى گرفتهاند و با اين تعريف، دايرۀ شرك از منظر آنان خيلى گسترده شده است.
بر اساس اين تعريف، آنان هر گونه زيارت قبور، توسل، شفاعت از پيامبران و اوليا را شرك مىشمارند و اصلاً به معناى اصطلاحى عبادت؛ يعنى اعتقاد به اولوهيت و ربوبيت كارى ندارند.
اين در حالى است كه شيعيان و ديگر فرقههاى اسلامى، نيّت عمل در عبادت را شرط درستى و نادرستى آن مىشمارند. اگر كرنش در دايرۀ اعتقاد به الوهيت و استقلال نباشد، شرك نيست، بلكه نوعى تعظيم و تكريم است، مانند خضوع در مقابل اولياى الهى يا فرزند در برابر پدر. در كريمۀ قرآنى هم آمده است:
«وَ إِذْ قُلْنٰا لِلْمَلاٰئِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاّٰ إِبْلِيسَ» 3؛ و (ياد كن) زمانى كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده و خضوع كنيد.» پس همگى سجده كرده، جز ابليس.