49انگار محمد چيزى به يادش آمده باشد، يك باره پرسيد: راستى «هادى» ساعت چند است؟ امشب قرار است كه يكى از متخصصانى كه دربارۀ وهابيت تحقيق انجام داده است، در يك نشست اعتقادى دربارۀ كليات عقايد فرقۀ وهابيت و بررسى شبهههاى آنها سخنرانى كند. نمىخواهم از اين همايش علمى محروم شويم. چون در اين جلسه ايشان بيشتر مطالبى را كه به شما گفتم عالمانهتر و مفصلتر بررسى مىكند. خوش به حالت شده هادى!
هادى: الان ساعت 7 بعد از ظهر است. چنان دربارۀ مذاهب دقيق و زيبا صحبت كردى كه گذشت زمان را احساس نكردم. تازه داشتم لذّت مىبردم، بيشتر مطالبت براى من تازگى داشت، ولى آن جلسه كى برگزار مىشود؟
محمد: اين نشست مذهبى امشب بعد از نماز مغرب و عشا در «مؤسسۀ دينى ولايت» برگزار مىشود. سخنران اين جلسه، استاد فيّاض است كه واقعاً در اين زمينه كار كرده و سالها از متون دينى و بزرگان علمى رهتوشه برچيده است. اگر مايل باشى، مىتوانيم در آن جلسه شركت كنيم، تا بيشتر با عقايد وهابيت آشنا شويد. البته اگر كار مهمى نداريد؟
هادى: در كنار شما بودن و حضور در اين نشستهاى علمى، براى من از هر چيزى ديگرى مهمتر است.
محمد: همان طور كه گفتم، از امروز تلاش مىكنم به هر شكل ممكن، به تقويت پايههاى دينى و مذهبى خودم بپردازم و با ديدگاههاى مذاهب ديگر آشنا شوم تا هنگام