12ايامى چند نگذشت كه به كلى فراموش شد، گويا همين چندى پيش روى نداده بود و صد هزار نفر شاهد آن نبودهاند، و چنان بيان و خطابهاى - كه هم اكنون طنين آن در گوشها مانده است - ايراد نشد و چنان بيعت و پيمانى منعقد نگرديد و آن تهنيتهاى مردم وجود نداشت.
جريانات مربوط به اين روز و روزهاى پيش و پس از آن - كه نبىّاكرم صلى الله عليه و آله فضيلت و مقام الهى اميرالمؤمنين و منزلت والاى اهلبيت عليهم السلام را اظهار فرمود - در حجاز و در برابر مردم آن، و در مرئىٰ و منظر مهاجرين و انصار و دَم گوش آنها اتفاق افتاد. همواره آياتى را - كه مقام والاى على و مقام ارجمند اهلبيت عليهم السلام را مىشناساند - در بام و شام تلاوت مىكردند؛ پس مردم حجاز در خور به نظر مىرسيدند كه همگى شيعۀ على و اهلبيت عليهم السلام باشند؛ لكن بعد از رسولاكرم صلى الله عليه و آله - جز عدۀ قليلى كه به علت قلت نفرات نمىتوانستند به مبارزه برخيزند - همگى در مقام دشمنى و درگيرى با على و اهلبيت عليهم السلام برآمدند. رشد و پيشرفت اين عدۀ قليل جز پس از مرور زمان صورت نگرفت، و جز پس از گذر سالهايى متمادى قدرت و نيرو كسب نكرد؛ به همين جهت مىبينيم پس از قتل عثمان مردم در دعوت ديگران به بيعت با آن حضرت - مبنىبر خلافت او - هجوم آوردند؛ و واقعاً مردم به همان كيفيت براى بيعت با آن حضرت به سوى او شتافتند كه در مقام