108ديدم او كه مدير است خيمۀ خود را گم كرده، چه رسد به من! ليكن نقطۀ اميد آن بود كه فهميدم خيمه‌هاى ايرانى‌ها در همين حدود است. مقدارى كه جلوتر آمديم و به خيمه‌هاى ايرانى‌ها رسيديم متوجّه شديم كه خيمۀ سوّم خيمۀ كاروان ما است. وقتى من و حاجى ساوه‌اى وارد خيمه شديم، ديديم كه كاروان ما هم تازه از راه رسيده‌اند، و هنوز درست مستقر نشده‌اند! شادى و شعف وجودم را فرا گرفت و با تمام وجود از عنايتى كه آقا امام زمان عليه السلام كردند، خوشحال و سپاسگزار شدم.»
در منا
امام جمعۀ طرقبۀ مشهد حجّت الاسلام والمسلمين آقاى عطايى خراسانى نقل كرد:
«در سال 1371ش. با كاروان حاج تقى اميدوار با عنوان روحانى، توفيق برگزارى حج داشتم. تعدادى از مسافران كاروان از روستاى «گرو» كه در چند فرسنگى «راتكانِ» مشهد است ثبت نام كرده بودند و بقيه از مشهد مقدس بودند. در ميان روستاييان فردى ساده لوح بود كه حافظه‌اش را از دست داده بود؛ به طورى كه به