9
مقدمه
سخن گفتن از «زمزم»، روايتِ پيشينۀ چشمۀ فيّاضى است كه در سرزمين تفتيدۀ ميان كوههاى سر به فلك كشيدۀ حجاز، با شهپر جبراييل امين روييد و كانون زندگى و بندگى ميليونها انسان خداجوى را طراوت و شادابى بخشيد. چه، آب مايۀ حيات است، آن هم آبى كه با كوثر پهلو مىزند و اسطورۀ فيوضات و بركات است.
آن روز كه ابراهيم خليل عليه السلام مأمور شد همسرش هاجر را با كودك معصومش اسماعيل هجرت دهد و در آن ميعادگاه عشق و عبوديت، در جوار بيت عتيق ساكن كند، آيا مىدانست قلم تقدير در پشت صحنۀ