32«ركضة جبرئيل» و «هزمة جبرئيل»، دو واژۀ «ركضه» و «هزمه» به يك معنا هستند و آن ساييدن پا و يا پاشنۀ پا بر زمين است و بدان جهت به جبرئيل نسبت داده شده كه بصورت انسانى در آمد و پاى بر زمين ساييد و بدنبال آن آب فوران زد و چنانكه در بحث «چگونگى جوشيدن زمزم» خواهيم ديد، بيشتر روايات، به ويژه روايات نقل شده از طريق اهلبيت عليهم السلام ، زمزم را به پا ساييدن اسماعيل بر زمين نسبت دادهاند، كه تفصيل و تحقيق بحث خواهد آمد.
«شفاء سقم» و «طعام طعم»، كه در روايات فريقين نيز مكرر از آن ياد شده، بدين معناست كه آب زمزم شفاى بيمارىها و غذايى از خوراكىها است.
«حفيرة عبدالمطلب»، چاهى كه به دست عبدالمطلب و دستيارى فرزندش حارث حفر گرديد و نيز از قول سعيدبن جبير نقل شده كه چون نام زمزم برد، از سه كلمه ياد كرد:
«زمزم»، «بَرَّه» و «مضنونه» 1 و بَرَّه به معناى پسنديده و پر منفعت است.