31دورانى است كه زمزم چون گنجى در دل خاك پنهان بود تا اينكه به دست عبدالمطلب باز شناسى و حفر گرديد.
«مضنونه»، از ماده «ضنّ» به معناى بخل ورزيدن و دقت در حفظ و مراقبت چيزى است. از اينرو هر چيزى نفيس و گرانبها را مضنون و مضنونه گويند؛ بدان جهت كه دارندۀ آن در نگهدارىاش سخت مىكوشد و كمتر آن را از دست مىدهد.
«شُباعه»، به معناى سير كننده است و چنانكه در خواص زمزم آمده، آب زمزم علاوه بر اينكه رفع تشنگى مىكند، گرسنگى را برطرف مىنمايد. قبل از اسلام زمزم را «شباعه» مىناميدند. 1
«سُقيا»، اسم مصدر است از «استسقا» به معناى طلب باران كردن. 2 و زمزم را از آن جهت سقيا ناميدهاند كه از طرف خداوند در برابر تضرّع هاجر به آن مادر و فرزندش اسماعيل عطا شد. لذا به آن «سقيا اسماعيل» نيز گفتهاند.
«الرَّواء»، به معناى آب گوارا و همواره جارى و جوشان است.