27بودند. چون به مدينه، نزد قوم خود رفتند، در بارۀ پيامبر صلى الله عليه و آله با آنها سخن گفتند و آنها را به اسلام فرا خواندند. تا اسلام در ميانشان رواج يافت. از آن پس خانهاى از خانههاى انصار نبود مگر آن كه در آنجا سخن از رسولاللّٰه صلى الله عليه و آله بود. 1
چون خداى تعالى اراده كرده بود كه از مردم مدينه براى پيامبر صلى الله عليه و آله پشتيبان و براى دينش ياورى قرار دهد، آن قوم را برگزيد. اينان بذر آن شجرۀ طيّبهاى بودند كه ريشه در زمين ثابت دارد و شاخه در آسمان. پس از اين واقعه در موسم حجّ سال دوازدهم بعثت، برابر با ماه ژوئيه سال 621، دوازده تن ديگر نزد پيامبر آمدند. از اين جمع، پنچ تن از همان شش تن بودند كه در سال پيش به او پيوسته بودند. اينان رسولاللّٰه صلى الله عليه و آله را ديدار كردند، به او دست بيعت دادند، بيعت زنان و اين بيعت عقبۀ نخستين بود.
و در سال بعد يعنى سالى كه پس از عقبۀ نخستين بود، سال سيزدهم بعثت ژانويۀ 622 م. هفتاد و سه مرد و دو زن از مدينه به قصد حج بيرون آمدند و رهسپار مكه شدند. اينان با پيامبر صلى الله عليه و آله در منا، به گونهاى كه قريش آن ها را نبينند، ديدار كردند و در حضور عباس عموى پيامبر صلى الله عليه و آله و علىبن ابىطالب عليه السلام دست بيعت دادند. اين بيعت را «عقبۀ دوم» ناميدهاند. در اين بيعت تعهد كردند كه به مال و جان از او دفاع كنند و دعوتش كردند كه به يثرب هجرت كند تا در حمايت آنان باشد. چون كار بيعت به پايان رسيد، آن قوم به مدينه بازگرديدند و منتظر ورود رسولاللّٰه صلى الله عليه و آله شدند. پيامبر صلى الله عليه و آله از آنها خواست كه دوازده نقيب براى قوم خود برگزينند. نقيبان در حال انتخاب شدند: نُه تن از خزرج و سه تن از اوس. 2