39والى «بغداد» مجدداً حكم مؤكّد، براى اسب تاتارخانه و سوار حافظ و مهماندار تعيين نموده، هشت روز در منزل «دلى عباس» براى انتظام اين امورات، گوشۀ خرابهاى، كه خوراك و پوشاك و رختخواب، البته كمتر از يكى از رعاياى «آدينه كوى»، كه يك دهى است در «بغداد»، خوراكشان ارزن، و فرش و رختخوابشان خاك، و پوشاكشان يك قطعۀ پوست، بارى باز هر چه بود تمام شد.
شب سمور گذشت و لب تنور گذشت
بعد از رسيدن خبرِ «بغداد» حركت كرديم، سخن در اينجا بود كه يك مداخل 1بزرگ، و يك منصب كلّى، از فقره تاتارخانه براى «دولت روم» فراهم آمده است، هم امور دولتشان مىگذرد و هم منفعت كلى حاصل مىكنند.
حاجى نجيب پاشا
«حاجى نجيب پاشا» يكى از وزراى معروف «دولت عثمانى» است، در زمان سلطنت «سلطان محمود خان دوم» الملقّب به «عدلى» به روى كار آمده، در اغلب ولايات معتبرۀ آن دولت حكومت كرده و تا اواخر سلطنت «سلطان عبدالمجيدخان» مرحوم، در ولايت «بغداد» حكومت نموده، نايل منصب «شيخ الوزرايى» گشت، گويا در عشر ثامن مائه سيزدهم 2 وفات يافت، شخصى بود دولتخواه و رعيت پرور و غريب نواز.
«جميل پاشاى» وزير كه اكنون والى «جده» است، فرزند مشارٌاليه، و يكى از وزراى معروف و قابل «دولت عثمانى» است.
همين «حاجى نجيب پاشا» بود كه در سال هزار و دويست و پنجاه و هشت، عساكر «بغداد» را در «كربلاى معلا» و «نجف اشرف» فرستاده، قتل عام كرد. آن چه به ثبوت رسيده، زياده از چهلهزار نفس، در اين معركه مقتول افتاد. اموال مقتولين و غير، به تاراج رفت، مىگويند كه روزى «سلطان عبدالمجيدخان»، تفصيل اين واقعه متأسفه را از