17امور و حفظ و عدم تفرقۀ عدهاى كه در خدمت او بودند، مىگردد. بعداً هم هر قدر ممكن بود، به وسيلۀ استقراض و غيره، وجوهى تهيه كرده براى نايب السلطنه مىفرستاد. 1
پس از قدرت يافتن «نايب السلطنه» و ورود وى به «تبريز» در مقابل خدماتى كه «آقاحسين» در اين مدت كرده بود، مشار اليه را به پيشخدمت باشى «محمدشاه» فرزند خود معين و «آقا على» را به نيابت پدر بر قرار كرد. در اين موقع از طرف «عباس ميرزا» نايب السلطنه «آقا حسين» به لقب خانى مفتخر و فرمان آن صادر مىگردد.
«آقا على» در معيّت «محمد شاه» به «تهران» آمد و بعد از دو سال در مراجعت از سفر «كرمان» در «خراسان» به شغل صندوق دارى و خزانه دارى رسيد. در سفر اول «محمدشاه» به «هرات»، كارش از خزانه دارى بالا گرفته اغلب خدمات اردوى دولتى به او محول گرديد. تا اين كه بعد از فوت «نايبالسلطنه» در «ارض اقدس»، «محمدشاه» از طرف «فتحعلى شاه» به «تهران» احضار و به وليعهدى به جاى پدر منصوب گرديد و از آنجا به آذربايجان كه مقر حكمرانى بود عزيمت نمود.
چندى نگذشت كه خبر فوت «فتحعلى شاه» در «اصفهان» به «آذربايجان» رسيد و «محمدشاه» براى جلوس به تخت سلطنت از «تبريز» عازم «تهران» شد و مناصب جديدى به اشخاص و همراهان داد؛ از جمله منصب نظارت و خوان سالارى را كه از مشاغل مهم بود، به «آقاعلى» داد. او در ركاب «شاه» به «تهران» عزيمت كرد و به لقب خانى نايل گرديد. در تهران، اگر چه عملاً «علىخان» حكومت «تهران» را داشت، حكومت «كاشان» و بلوكات اطراف «تهران» براى مخارج آشپز خانۀ شاهى نيز به مشاراليه تفويض مىگردد. همان اوقات «حسينخان» پدر مشارٌ اليه به حكومت «كاشان» مأمور مىشود. 2
«حاج على خان» در وليعهدى «محمد ميرزا»، سمت صندوق دارى او را يافت و پس از اين كه به سلطنت رسيد تا مدتى سمت خوانسالارى (ناظرى) دربار را كه از مشاغل مهمّ آن زمان بود، داشت. در اواخر عمر «محمد شاه» (1261 ق .) زوجۀ ديگر او؛ يعنى «مادر عباس ميرزا ملك آرا» از «حاج علىخان» به علت حيف و ميلى كه در اموال خود مشاهده كرده بود،