42هرچه فرمانبرى و تعبّد بيشتر شود، درجات قرب افزون مىگردد و به حسب درجات قرب، قدرت كشش و جاذبه از طرف حق «به حسب قانون جاذبۀ عمومى» افزايش مىيابد و چون تائب از محيط جاذبۀ مخالف، يكسره خارج شد، لطف و عنايت پروردگار سراپاى او را فرا مىگيرد و به سوى خودش مىربايد و غرق انوار وجودش مىنمايد. (وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ)
به تماشاى رخش ذره صفات رقص كنان
تا به سرچشمۀ خورشيد درخشان بروم
آخرين نظر ابراهيم هنگام بناى بيت، به آينده و دورۀ تكميلى مؤسسه است، از اين نظر چشمى به لطف و توجه خدا دارد، چشمى به نتيجه و آيندۀ بنا، با زبان تضرّع و دعا و دلى پر از اميد مىگويد:
(رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ. . .)
پروردگارا! از ميان ذريۀ مسلم و محيط و مستعدّ بذر اسلام، پيامبرى برانگيز كه معلّم نهايى و تكميل كنندۀ اين اساس باشد تا بذرِ افشاندۀ ما را به ثمر رساند و پايههاى معنوى همين بنا بنيان گذارد و آن را به هر سو بگستراند و از اينجا پايۀ تربيت عمومى را شروع نمايد:
(يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ. . .)
آيات تو را كه همان آيات كون و شعاعهاى وجود تو است بر افكار و عقول تلاوت نمايد تا نخست مردمى كه مورد نظرند، از محدوديت و جمود و محكوميت آثار محيط و تقليد گذشتگان خارج