40بردارد و اگر خشك و تشنه است به او آب رساند و آبى كه براى سيراب نمودن سبزه روان است، چنانكه مانعى او ار از مجراى طبيعى باز دارد، مانع را برطرف نمايد.
ابراهيم بيدار و هوشيار (حى بن يقظان) پس از آنكه ستارگان و سراسر جهان را مسخّر ارادۀ حق و درخشان و در مدارات خود چرخان ديد كه همه تسليم حق و كمك كار خلقند، مىكوشيد كه هر چه بيشتر مانند آنان تسليم او شود و در مدارى طواف نمايد، سر تا پا نظيف و پاك باشد، چنانكه نظافت عمومى بدن، سنّت ابراهيم است و مانعهاى فكرى و عقلى را از سر راه كمال خلق بردارد، بتها را از ميان ببرد، از غريب و درمانده دستگيرى كند و مهماننوازى و مهربانى را سنّت جارى قرار دهد.
ابراهيم خانهاى برپا مىسازد كه هنگام ساختن و پس از تكميل و طواف بر آن و انجام مناسك آن، مدارج كمال تسليم و اسلام به آخر رساند؛ زيرا نماياندن خداوند مناسك را و تعبّد ابراهيم براى انجام آن، تكميل همان حقيقت اسلام است كه هر دو پس از كلمۀ «رَبَّنا» در يك دعا واقع شده و از اين آيه معلوم مىشود: جملۀ مناسك با خصوصيات آن، براى ابراهيم هم تعبّدى بوده و خود حق تعيين و تشخيص آن را نداشته تا دربارۀ او هم مثل ديگران تعبد و تسليم محض باشد و از خداوند اشاره باشد و از ابراهيم فرمانبرى و بسر دويدن. بالاترين علّت و آخرين نتيجۀ اعمال تعبّدى همين است كه مكلّف آن را براى فرمانبرى محض عمل نمايد تا يكسره مطيع و تسليم شود و روح