16حجاز، باز هم خطبه خوانى به نام مستنصر فاطمى ادامه يافت و حاكم حجاز در ازاى آن، مبلغى معادل سه هزار دينار به صورت ماهانه از حكومت مركزى فاطميان دريافت مىكرد و علاوه بر آن، دوبار در سال نيز اسبها و خلعتهايى براى وى فرستاده مىشد. 1 او توانست قبايل سركش را سركوب و تأديب كند، مانع از حمله آنان به قافله حجاج شود، به گونهاى كه او را «ملك الحجاز» لقب دادند. 2 اين وضعيت تا زمان درگذشت وى در سال 1061/453 ادامه داشت. با مرگ وى كه وارثى نداشت تا امور اشراف را در مكه پس از وى در دست بگيرد 3 و مانع از نبرد داخلى - ميان بنى سليمان كه جنگ داخلى ميانشان بالا گرفته بود - بشود، يكى از زيردستان شكر، كه از وى با نام عبوله 4 ياد شده، امارت مكه را در سال 453/1061 به دست گرفت. 5 به باور من، رياست عبوله با وصيت خود شكر به حكومت رسيده باشد، به ويژه آنكه عبوله شخصيت برجسته و نيرومندى داشت كه توانست رهبرى را در دست بگيرد