39
دكتر: فكر نمىكنم اين طور باشد، مگر شما ارث پدر نداشتى؟ مرحوم پدرت اهل حساب و كتاب بود و خمس اموالش را مىداد. به مال خمس داده هم كه ديگر خمس تعلق نمىگيرد.
ايوبخان: عجب، ارث خمس ندارد؟ جدى مىگويى دكتر! بابا من كه نصف جان شدم، من دو تا از اين مغازهها را از پول ارثيه مرحوم پدرم خريدهام، چه خوب شد.
دكتر: اوّلاً نه هر ارثى، اگر كسى يقين داشته باشد كه ميت خمس نمىپرداخته آنجا حساب ارث فرق مىكند، ثانياً اين همه داد مىزنند كه آقا مسائل و احكام شرعى مورد نياز را واجب است ياد بگيريد براى همين است.
ايوبخان: چه حرفهايى مىزنى دكتر! مگر كسب و كار و مشكلات زندگى مىگذارد كه آدم به اين چيزها هم فكر كند؟ خوب ديگه چى خمس ندارد؟
دكتر: بعضى از مراجع مىگويند هديه و بخشش هم خمس ندارد، شما به مرجع خودت مراجعه كن ببين اگر صريحاً مىگويند هديه خمس ندارد باز مقدارى از خمس كم مىشود، و اگر احتياط كرده باشند مىتوانى به مجتهد ديگرى كه در رتبۀ علمى بعد از اوست، رجوع كنى كه او مىگويد هديه خمس ندارد. اما باز هم مىگويم امان از دست بىتوجهى و بىاطلاعى از مسائل دينى و شرعى!
ايوبخان: دكتر! تو امشب فرشته نجات من شدى، خيلى استفاده كردم، دستت درد نكند.
دكتر: الآن يك داستانى يادم آمد كه اگر برداشت بد نمىكنى و به دل