69و اين سادگيها، كه به عكس سيما و وضعيّت همۀ معابد عالم و حتّى مساجد خودِ مسلمين است، همگى آزمايشى براى اولاد آدماند كه تا چه حدّ، سخن و امر خداى خود را مىپذيرند و اين خانۀ سنگىِ سادۀ بىپيرايه را قبله قرار مىدهند، و همۀ امورات و به ويژه عبادات خود را به سوى آن بر پا مىدارند. شايد از نظر چشمان دنيابين و ظاهربين، معبدى عظيمالجثّه و مرتفع كه با انواع نقشها و آذينها و تنديسها، پيچيدگى و ابهّت مادّى خُردكنندهاى يافته باشد، بهتر بتواند نقش معبد و خانۀ خدا را ايفا كند، تا اين خانهاى كه به تعبير حضرت ابراهيم(ع) در وادى «غيرذىزرع» و در سرزمينى خشك و سخت و با سادگى هر چه تمامتر بنا شده و به بيتالله مسمّا گشته است. خانهاى ساده كه سراسر بيانگر تنزيه و تسبيح است و هيچ چيزى در آن نيست كه نقش بُت را ايفا نموده و از «خود» دم زند. امّا انسان بايد بداند و باور داشته باشد كه: خدا را خانهاى (به عنوان مكان) نيست و اگر خانهاى به او منتسب است، به اين دليل است كه او خود، خانه را، از خود و متعلّق به خود دانسته است، نه آن كه آن را مكان خود بداند كه خداوند از مكان مبرّاست.
1
و امامالموحّدين نيز مىفرمايد:
«وَلا كانَ في مَكانٍ فَيَجوُزَ عَلَيهِ الاِنتِقالُ»؛ «[خداوند] در جايى مكان نگرفته است كه از آنجا به جاى ديگر رود. 2 و در موضعى ديگر مىفرمايد:
مع كل شىء لا بمقارنة و غير كل شيء لا بمزايلة ؛ «با هر چيزى هست، ولى نه به گونهاى كه همنشين و نزديك او باشد، غير از هر چيزى است، ولى نه بدانسان كه از او دور باشد.» 3