23ابلاغ شده بود، و حضرت جبرئيل(ع) با ابلاغ پذيرش توبۀ آنها، در حال آموختن مناسك «حجّ» به آدم(ع) و آماده كردن او براى ورود به حرم بود. در همان حالِ احرام، آدم(ع)، حوّا را ديد، و به سمت او رفت، كه با تذكّر حضرت جبرئيل(ع) مواجه شد كه: او مُحْرِم است و بايد حرمت احرام خود نگاه دارد. روايت ديگرى محلّ پذيرش توبۀ آدم(ع) و همسرش را در نقطهاى كنار «مركز» عالم (مكانى كه اكنون بين «درِ» كعبه و حجرالاسود واقع است و آن را ملتزم مىنامند) 1 مىداند كه البتّه اينها منافاتى با يكديگر ندارند. مىتوان گفت كه همچون اولاد آدم كه در نقاطى به نام «ميقات»، آمادگى مىيابند تا به مركز عالم برسند، پدر و مادرشان نيز مُحْرِم شدند، امّا در نقطهاى ديگر، پس از احراز آمادگى و اهليّت و صلاحيت يافتن، توبهشان پذيرفته شد. و اين (عرفات) همان مكانى است كه مقدّمات پذيرش توبۀ آنان فراهم شد و در واقع اجازۀ حضور در مركز عالم را يافتند.
نخستين معبد
با وجودى كه توبۀ آدم(ع) پذيرفته شد و علىرغم آن كه همسر عزيزش را يافت و اجازه يافت كه در كنار او آرام بگيرد، امّا او همچنان دلتنگ جنّتى بود كه به جهت پيروى از وسوسۀ شيطان از آن رانده شده بود. هنوز زمين را به عنوان وطن نپذيرفته بود. همچون مسافرى بود كه همواره به فكر وطن مورد علاقهاش دلتنگ بود و غصّه مىخورد. به ياد معبدى بود كه گِرد آن طواف مىكرد. و جان او هنوز در كالبد