31از سعيد بن جبير بن مطعم، استناد جسته كه گفت: «آنگاه كه رسول خدا (ص) سهم ذىالقربى را از خيبر، ميان بنىهاشم و بنىمطّلب تقسيم كرد، من و عثمان بن عَفّان نزد رسول خدا رفتيم و عرضه داشتيم: اى رسول خدا! اينان، برادران شما بنىهاشماند و فضل و برترى آنان را در مورد جايگاهى كه خدا در ميان آنان به شما عنايت كرده، انكار نمى كنيم. شما، سهم ذوى القربى را به برادران ما، بنىمطلّب دادى و ما را رها كردى با اين كه ما و آن ها از يك مقام و جايگاه برخورداريم. رسول خدا(ص) در پاسخ فرمود:
«إنّهم لم يفارقونا فى جاهلية و لا اسلام إنّما بنوهاشم و بنومطّلب شىء واحد؛ آنان در دوران جاهليت و اسلام هيچگاه از ما جدا نشدند و بنىهاشم و بنىمطّلب با هم يكى هستند.»
سپس يكى از دستان مباركش را در كنار دست ديگر خود قرار داد. 1
اينك، پس از آشنايى به معانى برخى واژههايى كه در قرآن كريم و روايات شريفه آمده و در مباحث قبلى، واژهشناسان عنوان كرده بودند، اجماع و اتفاق فقهاى مسلمان بر وجوب خمس براى ما روشن گرديد. هرچند