20
«السلام عليك يا رسول اللّٰه، السلام عليك يا نبى اللّٰه...».
بغضها مىتركد، اشكها فرو مىريزد، هقهق گريه آغاز مىشود و گاه به نالهها و فريادها تبديل مىگردد، چشمهاى اشكبار به مسجد النبى دوخته شده، جدايى باورناپذير است. سراينده با نواى دلپذيرى زيارت پيامبر، زهرا، ائمۀ بقيع - عليهمالسلام - و جاودانههاى اين ديار را ياد مىكند و دلها را از غم مىآكند. شانهها مىلرزد و گريه امان نمىدهد، فريادها آنگاه اوج مىگيرد كه اين يادآور هوشمند مدينه را به كربلا پيوند مىزند و از دردها و رنجهاى معلّم شهادت، و چگونگى هجرت سيدالشهدا از مدينه به كربلا ياد مىكند. اينك مدينه از چشماندازها دور شده است و تو بايد آماده احرام باشى، ديارى ديگر، ديار دوست.
مسجد شجره
«مسجد شجره» كه آميخته است به خاطرههاى شورانگيز تاريخ صدر اسلام، و صحنۀ غرورآفرين و شكوهزاد احرام بستن رسول اللّٰه (ص) و صحابيان را پس از سالها فراق از مسجد الحرام بر سينه دارد، اكنون بسى بزرگتر و وسيعتر از آن است كه تاكنون بوده است.
فضاى بيرون آن، چونان پاركى با نخلها و درختها پوشيده است، امكانات تطهير و مقدمات احرام بسيار گسترده است و بدون تضييع وقت زائران مىتوانند براى احرام غسل كنند، وضو بگيرند و آماده احرام گردند.
شبستان بسيار بزرگ مسجد، حال و هواى عجيبى دارد. روحانيان - اين هاديان زائران - راهيان قبله را توجيه مىكنند و فلسفه احرام را باز مىگويند، و آنان را به وظايف و بايستگىهاى زيارت آشنا مىسازند.
زائران كه اينك آرزوى چندين و چند ساله را برآورده مىبينند، دلهايشان سرشار از سپاس و قلبشان آكنده از شوق است، اشكها بر گونهها مىغلتد و انسان در اين هنگامۀ بىبديل به وادى پيراستگى از همه چيز و وابستگى به اللّٰه گام مىنهد.