62پاكسازى مىكنند و اخلاقها را اصلاح و دلها را از رذائل شستشو مىدهند. 1
اين وساطت در فيض است كه از خداوند، اما از كانال اوليايش به ما مىرسد.
وقتى كه زيارت ائمه و پيوند با آنان در تطهير جانها و اصلاح اخلاق و تربيت نفوس مؤثر است. اين خود، نوعى هدايت و امامت و رهبرى ائمه را مىرساند. اين هم نوعى شفاعت است كه در همين دنيا اثرش روشن مىشود و به تعبير شهيد مطهرى: «شفاعتِ رهبرى» و «شفاعتِ عمل» است. 2
براى وجودهاى گريزان از مركزيت توحيد و فطرت و پاكى، نيروهاى جاذبۀ معنوى لازم است تا اين تعادل و حركت در «خطّ سير» و شناورى در «فلك فوز و فلاح» را هماهنگ و برقرار سازد. با كارِ گريز از مركز و جاذبه، تعديل فراهم مىشود. مزارهاى معصومين، كانونهاى جذبهدار، براى كشش فطرتها و دلهاى مستعدّ، به خير و صلاح است.
زيارت، عامل «توجه به خدا»، «تقرب به خدا»، «تحول روحى» و «توبه و گناهزدايى» است. اينهاست آثار تربيتى و نقش سازندۀ زيارت اولياى خدا. ولى بهشرط آنكه زائر، عارف باشد، عارف به حقّ ائمه و مقام و شخصيتشان، عارف به وظيفۀ خود در مقابل امامان.
پا به پاى عالمانِ فرزانه
دل را برداشتن و به «حضور» يك پيشواى معصوم بردن.
شوق را، در يك ديدار عاشقانه، در «خشوعِ قلب» و «خضوعِ تن»، تسليم امام كردن، «محبت» را، در زلالىِ دُردانههاى اشك، به زيارت «صاحب ضريح» بردن.
به ديدارِ مزار، با پاى دل ره سپردن و با بال عشق، پرواز كردن و بر موج عرفان نشستن و به اوج پيوند رسيدن.