229عنوانِ تبرك بخرند. هركدام از آنها بر قيمت مىافزود، تا آنكه به بيستهزار درهم رسيد و همگى آن پول را داده و آهن را خريدند و قطعهقطعه كردند و نگين انگشتر نمودند. 1
حرمتگذارى و تجليل شيعه از يك عنصر مبارز و شهيد، تا آنجاست كه قطعههاى زنجير يك زندانى شيعه را با قيمت گران مىخرند و آنقدر براى آن قطعات، ارزش و قداست قائلند كه آن را به عنوانِ «نگين انگشتر» قرار مىدهند.
تربت الهامبخش سيدالشهدا(ع)
الهامبخشى تربت شهدا، و حركت آفرينى مزار حسين بن على(ع)، تنها در شرايط آباد بودن مرقد، و داشتنِ صحن و سرا و قبه و بارگاه نبود. از همان آغاز، آغاز شد. حتى از همان عصر عاشورا.
در همان روزهاى نخست پس از شهادت، كه نه قبرى بود و نه ضريحى و نه نشانى، شهادتگاه سيدالشهدا قبلۀ دلها شد و كانون شورانگيزترين عشقهاى پاك... و عاشورا و كربلا، كلاس خود را داير كرد.
جاذبۀ معنوى آن ترتب خونين، از جاى ديگر بود.
نشود زمزمۀ خون شهيدان خاموش
سوز عرفانى اين نغمه زسازى دگر است 2
مگر كسى مىتواند به حق و انسانيت و آزادگى معتقد باشد و در ستايش شهداى كربلا زبان نگشايد؟ مگر مىشود، انسانى ضدّ ظلم و طرفدار مظلوم باشد و بر مظلوميت كشتگان آن دشت خونين اشكى نريزد؟ آهى سر ندهد، نالهاى نكند، مرثيهاى نخواند، شعرى نسرايد؟!
به كار گرفتن «كلمات» در دفاع از آن اسوههاى شرف، كمترين كارى است كه