156مواضع حكومت اسلامى هم در امور مختلف، با استفاده از اين موقعيت، رسماً ابلاغ مىگرديد.
بهعنوان نمونه، در سال نهم هجرت، كه پيامبر اسلام، ابوبكر را مأمور كرده بود كه با مسلمين حج بگزارد، پس از عزيمت او، اميرالمؤمنينعلى(ع) را در پى او، با مأموريّتى ويژه و حساس فرستاد كه عبارت بود از تلاوتِ آياتِ نخستين از سورۀ «توبه» براى مردم.
حضرتامير(ع) آيات مذكور را در روز عيد قربان، در منا، در عقبه، با هيبت خاص و كيفيت شكوهمندى، براى مردم خواند. 1 مضمون آيات، اعلام برائت و بيزارى خدا و پيامبر از مشركان، ممنوعيت طواف مشركان و برهنگان در خانۀ خدا، و تعيين موعدى چهار ماهه براى صاحبان پيمان و نيز ممنوعيت حضور شرك و مشرك در قلمرو كشور اسلامى بود. تلاوتِ اين آيات در مراسم حجّ از زبان على(ع) نوعى اعلاميه و قطعنامه به حساب مىآمد كه تكليف همگان را روشن مىساخت و حضور و وجود شرك را در حجاز، «غير رسمى» اعلام مىكرد. آن اعلان عمومى و تلاوتِ آيات، نوعى تقويت مكتب و عظمت دين بود. چرا كه حج، مظهر عظمت اسلام و قدرت و شوكت دين:
«و الحجّ تقوية للدين» 2و موضعگيرى عليه شرك. آن هم از موضع قدرت، دليل توانمندى حكومت اسلام بود.
بيدارگرى در مراسم حج، همواره چيزى بوده است كه مورد نظر پيشوايان حق قرار داشته است و از سوى ديگر، حكومتها هم از اهميت سياسى اين مجتمع، غافل نبودهاند.
حسين بن على(ع) بهدنبال امتناع از بيعت با يزيد و هجرت به مكه، چند ماه در اين شهر توقف نمود و با افراد گوناگون ملاقاتها داشت و روشنگرى مىنمود و در ايام