154رحمت و مغفرت ما قرار داد... پس شفيعان ما باشيد.
من، در وقتى به سراغ شما آمدهام كه دنيا پرستان و مستكبرين، از شما اعراض كرده و آياتِ خدا را به استهزاء گرفتهاند...
اى خداى هماره ايستاى بىاشتباه! اى خداى ابدى و محيط بر هر چيز.
منت، توراست كه به ما توفيق و معرفت عطا كردى نسبت به كسانى كه مردم، نسبت به مقامشان معرفت ندارند و حقشان را سبك شمردند و به ديگران تمايل پيدا كردند...». 1
آنكس كه به شناخت اسلام ناب و دينِ بىپيرايه، از طريق اهلبيت پيامبر، توفيق يافته است سزاوار است كه در مسير حق شناسى و حق گزارى، از ياد ائمه غافل نباشد.
مودّت اهلبيت، هرچند به حق، از سوى خداوند، اجر و مزد تلاشهاى رسولاعظم اسلام قرار داده شده است:
قُلْ لاٰ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبىٰ . 2
ولى باز هم اين پاداش، چيزى است كه به خود ما باز مىگردد نه به رسول.
اين ماييم كه از طريق مودت خاندان پيامبر و پذيرش امامت و ولايتشان و گوش فرادادن به هدايتها و راهنمايىهاشان، راه را بهتر مىشناسيم و آگاهانهتر در مسير خدا گام بر مىداريم و به خداوند نزديكتر مىشويم.
به زيارت ائمه رفتن و پيوند دادن زيارت خانۀ خدا، به زيارت فرزندان خلف و راستين كعبه و منا و عرفات، نشان اين حقشناسى و وفادارى به «حق» است كه در اين دودمان تجسم و تبلور يافته است.
ولى بايد ديد كه «زائر» كيست؟ و در چه حدّ و مرحلهاى از شناخت و شعور و معرفت قرار دارد؟ و با چه انگيزه و محرّكى، آهنگ زيارتِ اولياء الله مىكند و چه بهرههايى از اين زيارت مىبرد؟