29
ذنوبِهِ ». و اينچنين رسول خدا يكايك مواقف را برشمرد و فرمود: اگر حجگزار در هر يك از اين مواقف درنگ كند از گناهانش بيرون مىآيد. آنگاه فرمود: تو كجا مىتوانى به پاداش حجگزار دستيابى؟!؛ «
أنّى لكَ أنْ تَبلغَ ما يَبْلُغُ الحاجُّ » . 1
شايد مراد پيامبر گرامى از تأكيد بر خروج حجگزار از گناهان خويش پس از هريك از مناسك، بيان اين نكته باشد كه هريك از اين اعمال در آمرزش گناهى خاص مؤثر است و براى آمرزش آن گناه واجب شده است. يا آنكه گناهان چون انباشته شود و زنگار و پردهاى بر گنهكار شود، هريك از اين مناسك موجب كاستن از ضخامت اين پردهها و كنار رفتن اين پوششها از دلها مىگردد.
2. در وصاياى نبىاكرم(ص) به اميرمؤمنان (ع) آمده است: مستطيعى كه حج نگزارد كافر است؛ «
يا علىُّ! تارِكُ الحجِّ وهو مُستطيعٌ، كافرٌ »؛ زيرا خداوند فرمود: وَ لِلّٰهِ عَلَى النّٰاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطٰاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللّٰهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعٰالَمِينَ . 2
3. اميرمؤمنان امامعلى(ع) فريضۀ حج را چنين ترسيم كرده است: خداوند حج خانۀ خود را بر شما واجب كرد؛ خانهاى كه آن را قبلۀ مردم قرار داد. مردم چونان تشنهكامان، كه وارد آبگاه مىشوند، وارد آن مىشود و همانند كبوتران به آن پناه مىبرند. خداى سبحان كعبه را نشانۀ فروتنى آدمى در برابر بزرگى خود و اعتراف به عزت خويش قرار داد و از ميان آفريدگان خود شنوايان و اطاعتكنندگانى را برگزيد كه دعوت او را اجابت و سخن او را تصديق كرده و در جاهايى قرار گرفتند كه انبيا در آن ايستادهاند و خود را به فرشتگانى كه به دور عرش مىگردند شبيه ساختهاند. اينان سودهاى فراوانى در اين تجارتخانه عبادى مىبرند و براى رسيدن به وعدۀ آمرزش نزد خداوند مىشتابند. خداوند، كعبه را پرچمى براى اسلام و حرم امنى براى پناهندگان به آن قرار داد و به سوى آن و حجگزاردن و شناخت و اداى حق آن را واجب گرداند و بندگان را به زيارت آن فرا خواند؛ «
وَفَرَضَ عَلَيْكُمْ حَجَّ بَيْتِهِ الْحَرَامِ الَّذِى جَعَلَهُ