81شنيدم اهل تسنن مدينه نيز اعتقاد دارند كه بارورى نخلها را اگر شيعيان انجام دهند محصول بيشترى مىدهند.
به گمانم از سالها پيش، اين منطقه محلۀ شيعه نشين بوده، آل احمد نيز از اين منطقه با همين ويژگىها ياد كرده است و گشت و گذارى كه در اين منطقه زده اين جا را محل زندگى شيعيان معرفى كرده است.
از جمله مشاغل ديگر شيعيان در ايام حج، قبول حج نيابتى بوده، به ويژه از ايرانىها كه شيعهاند و البته به گمانم نانشان از اين طريق حالاها ديگر آجر شده باشد؛ چرا كه حج نيابتى را افرادى كه چند سال پشت سرهم مشرّف مىشوند و حج واجبشان را به جا آوردهاند، قبول مىكنند و ديگر رسم نيست شيعيان نخاوله براى حج نيابتى به سراغ ايرانىها بيايند.
در انتهاى شارع على ابن ابىطالب عليه السلام وارد يكى از خيابانهاى فرعى شديم و پس از گذار از چند كوچه پس كوچه، از ميان نخلستانها به مسجد فَضيخ رسيديم. از مسجد فضيخ بيشتر با نام مسجد ردّالشمس ياد مى كنند و تصور مىكنند نام ديگر مسجد فضيخ ردّالشمس است و اين البته مورد توافق مورخان و پژوهشگران نيست؛ چرا كه اولاً: داستان مسجد فضيخ از داستان مسجد ردالشمس جداست و ثانياً: آثارى از مسجد ردّالشمس در مكانى ديگر در مدينه يافت شده و به همين خاطر قول اقوى اين است كه ما به مسجد فضيح مىرفتيم و نه ردّالشمس.