31مسجدالنَّبى صلى الله عليه و آله و بقيع مشرف شده، چنين آمده است:
«روز جمعه، هجدهم ذىقعده، بعد از طلوع آفتاب، به روضۀ مباركه مشرف شده و از باب جبرئيل، كه بهطرف بقيع است، داخل شديم. اذن دخول و زيارت حضرت رسول صلى الله عليه و آله و فاطمۀ بتول عليها السلام بهجا آوردم. بعد از آن، از باب جبرئيل در آمده و به زيارت ائمۀ بقيع مشرّف شدم.
صندوق ائمه در ميان صندوق بزرگى است كه عباس عموى رسولاللّٰه صلى الله عليه و آله نيز در آن صندوق است. متولّى آنجا درِ صندوق را باز كرد. به ميان ضريح رفتم و دور ضريح طواف كردم. ميان صندوق و ضريح كمتر از نيم ذرع است كه به زحمت مىتوان حركت كرد، بلكه براى آدمهاى قطور متعسّر است.
در كنار مقبره امام حسن عليه السلام بى اختيار با حالت عجز، پاى خود را به صندوق دراز كرده، عرض كردم:
يا ابن رسولاللّٰه صلى الله عليه و آله ، يا معدن الجود و السّخاء، انشِدك بحقّ امِّكَ الطّاهِرةِ الصّديقة، كه من از تهران به قصد زيارت آستان جد بزرگوار و مادر صديقۀ تو در آمدم، پاى من به اين حالت نبود. تو را به حق مادرت قسم مىدهم در اجل مهلتى است، پاى مرا شفا بده كه به وطن مألوف با اين پا نروم.»
آن جمع بر دمع من حسرت مىخوردند بل به اشك من رشك مىبردند و من ضريح را صريح در بغل داشته، شفا مىطلبيدم. الحمد للّٰهكه شفاى عاجل عطا فرموده و در حق اين