106كعبه فرستادهاند.
بعدها، اين وظيفه بر عهدۀ مصريان بود و تا سالها ادامه داشت. سرانجام ارسال پردۀ كعبه از مصر متوقف شد و سرانجام در عربستان كارگاهى بدين منظور تأسيس گرديد كه هر سال پردهاى مجلل براى كعبه مىدوزند و تعويض مىكنند و البته كعبه با پوشش زيباتر مىشود.
بر پلّههاى مسجد، جايىكه شبستانها آغاز مىشود، تقريباً در سطحى بالاتر از طواف كنندگان ايستاده و بر آنان اشراف دارم و چرخش آنان را نظاره مىكنم. حركت زائران هنگام طواف پيرامون كعبه چه با شكوه است! بهراستى در طواف چه رموزى نهفته است؟! در هفت شَوْطش، در نظمش و اينكه در هر نقطه باشى؛ در پرستش، رو به سوى كعبه دارى الاّ در طواف، كه رو به جلو دارى و نه به سوى كعبه!
آيا تا اينجا خانه نشانى بود كه ره گم نشود و خداى خانه، نه در اينجا كه در هرجاست و در طواف، اين حقيقت بر تو آشكارتر مىشود و تو از طواف كه بر مىگردى در مىيابى كه خدا نه چنين دست يافتنى است كه به طى طريق دريابى، كه در «طى طريقت» است دريافتن! و «طى طريقت» را، نه مقصدى است، كه شايد خود، مقصد اين طى طريق است! و اگر حاصل ما تنها همين طى طريق باشد، واى بر ما كه در خانۀ اوّليم و در خانۀ نفسِ خويشتن محبوس!
باز به طواف كنندگان مىنگرم. آنان كه نزديكترند، طوافشان